مادر شادی باشیم ......!
يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۲ ق.ظ
یکی از اختلافات موجود بین مادران و متخصصان این است که:
وقتی روانشناسان از مادرها میپرسند که آیا به اندازه کافی با کودک خود وقت میگذرانند و یا اینکه دوست دارند وقت بیشتری را با آنها بگذرانند، بیشتر مادرها میگویند بله، زیرا در لحظهای که به این پرسش پاسخ میدهند به لحظات خوب و خوشی که با فرزندشان بازی میکنند یا برایش کتاب میخوانند فکر میکنند، اما زمانی که از آنها میخواهند در مورد فعالیتها و کارهای روزمره و اوقاتی که با فرزندشان سپری میکنند، بیشتر توضیح دهند، تازه به خاطر میآورند که اغلب سر لباس پوشیدن، غذا خوردن و زودتر به خواب رفتن بچهها با آنها مشکل دارند. در واقع، لحظات واقعی که والدین به خوبی در کنار فرزندان خود سپری میکنند و به همراه آنها شادی میکنند، بسیار مختصر است، ولی همین لحظات کم و اندک آنقدر قوی و نیرومند هستند که میتوانند با خود حس خوشبختی و شادی را به همراه بیاورند. احساس میکنید که به چیزی بزرگتر و عمیقتر از خودتان متصل شدهاید. وقتی که در حال خدمترسانی به فرزندتان هستید، زندگی خود را پر معناتر از گذشته توصیف میکنید و با وجود تمام خستگیها، حاضرید باز هم به اینکار ادامه دهید. نخستین گام برای آنکه یک مادر خوشبخت و خوشحال باشید، این است که برای کاری که انجام میدهید، ارزش قائل شوید، احساس کنید کاری که انجام میدهید مهم است. بعد از آنکه توانستید به این حس و حال دست پیدا کنید، بیشک راحتتر میتوانید راههای بیشتر لذت بردن و بیشتر شادی کردن را بیابید.
در بحثی که مادرا به این مناسبت داشتند نظراتی به این شکل ارائه شد :
مامان مریم : من که ٦صبح بلند شدم ناهار هم دارم پسرم الان خوابید منم چشمم داره گرم میشه😜
مامان فرزانه :سلام دوباره به همگی و خسته نباشد به همه مادران.دوس دارم با مبحث امروز که در نظر گرفته شده منم چند جمله ای دست به قلم برده و نظرمو بگ.م....اگر بگوییم همه ما در طول روز همیشه شاد هستیم شاید اغراق باشد اما منهم مثله تمامی مادران عزیز دغدغه هایی دارم،از خانه داری گرفته تا بچه داری و همسر داری و الان که فصل خونه تکونیم هست که دیگه کلا درگیر هستیم،اما اصولا من همیشه برای شاد بودن سعی کردم با این عقیده پیش برم که همانطور که لباس و طرز پوشش در روحیه و شاد بودن من و خیلی از مادرا نقش بسزایی دارد همیشه با لبخند روی لب داشتن وقتیکه به استقبال همسرم میرم یا پسرمو در اغوش میگیرم یک انرژی قابل وصف نشدنی بهم دست میده که تازگی ها به این نتبجه رسیدم که معجزه میکند و اینو هرگز فراموش نمیکنم که حنی در تلخترین و مشکلترین زمانها هم لبخند برامون معجزه میکند.....صبح که از خواب بیدار میشم همیشه یک ربع زودنر از اون ساعتی که ساعتمو کوک میکنم،بیدار میشم تا همون یک ربع تو رختخواب به برنامه اونروز و کارها یا تدارکاتیکه قراره انجام بدم فکر کرده و بعد با نام خدا روزمو شروع میکنم و این به من کلی انرژی میده تا روزمو با مادرانه و همسرانه خوب شروع کنم،از پختن غذای مورد علاقه همسرم گرفته تا عوض کردن دکور منزل یا یاداشتی برای همسرم در جیب لباسش مرا واقعا به وجد میاورد و مهمتر اینکه جواب یادداشتی که گذاشتم رو از شانس خوبی که دارم همسرم اونو میبینه و جوابی که منتظرش بودمو دریافت میکنم و واقعا این مسایل به ظاهر کوچک در روحیه من و خانواده تاثییر زیادی میزارن....وقتیکه جلوی ایینه می ایستم و به جلو اومدن شکمم نگاه میکنم که واای چقدر زود گذشت و یک ماه دیگه صدای کوچولومون فضای خونمونو پر از شور و شوق میکنه واقعا لذت بخش میشه برام....خیلی چیزای دیگه که دوس دارم اونارو اینجا بگم و احساس شعف کنم😊اما حرف برا گفتن زیاده والان که این مطالبو دارم مینویسم خدا میدونه با چه مشکلی گوشی تو دستمه که پسرم همش سماجت میکنه تا بهش بدم،ببخشین اگه غلط املایی اگه داشتم،برای همه تون ارزوهای شیرین و قشنگ میکنم در کنار خانواده و دلبندانتون،یادتون نره همیشه لبخند بزنین که معجزه میکنه😀❤️❤️❤️
اینم اصول شاد بودن مادرانه من:پسرمو میبوسم حتی اگه اونروز کلی اذیت شدمو ،سخت خسته از شیطنتها و ریخت و پاش هاش😘همسرمو میبوسم حتی اگه باهاش دعوا و بحثی کرده باشم و اون بدون شب بخیر گفتن خوابیده😊مادرمو غرق بوسه میکنم حتی مطمینم که با اینکارم ذره ای از محبتهاشو نمیتونم جبران کنم واین میشود برام یک تسکین و بس😘به همه دوستان و اعضای خانواده حتی اگر از من ماهها بی خبر باشن تماس گرفته و جویای حالشون میشم و با اینکار های کوچیک خیلی خیلی احساس رضایت و شعف میکنم☺️لبخند میزنم حتی اگه امروز از مهمونی و کلی کار کردن با این وضعیت جسمیم پاک خسته شده باشم تا وقتیکه یک لحظه صورت معصوم پسرمو میبینم و نگاه پر عشق همسرم بهم ارامش باور نکردنی میده...اینا همگی تو روحیه مادرانه من تاثییر گذارن تا با پسرم یک ارتباط سالم و شاد داشته باشم و یک همسری شارژ😊باشم...این نوشته های اندک دلنوشته های مختصر من بود ....امیدوارم همگی همیشه شاد و لبخند به لب باشین🙏🙏🙏
مامان راضیه : درباره شادی،
من فکر می کنم هر کسی نسخه مخصوص خودش رو برای شاد بودن و شاد شدن داره.
من خودم گاهی با آشپزی و کار خونه انرژی می گیرم.
گاهی هم فعالیت فیزیکی با پسرم مثل فوتبال!
ولی به نظرم برای همه مادرها مهمه که وقتی برای خود خودشون داشته باشن..
فارغ از کارهای خونه و محیط کار و بچه داری، از نظر من واجبه که لابه لای همه اینها مادر وقتی داشته باشه برای خودش و آنچه باعث شادی خودش می شه.
برای من این موارد مثل نفس تازه کردن می مونه:
کتاب،
ورزش،به خصوص شنا
موسیقی،
دورهمی های دوستانه بدون حضور بچه ها😋😋
خلاصه اینکه مادری یک شغل تمام وقت بدون مرخصی هست،
با این حال شرط ضروری برای داشتن خانواده ای شاد، اینه که مادر نسبت به خودش ، حس رضایت داشته باشه.
برای همه مادرها آرزو می کنم احساس شادی و رضایت از خودشون رو عمیقا تجربه کنند،
چه در نقش مادری
و چه بیرون از این نقش.
مامان رعنا : وقتی ظهراز سر کار میایی وبا شنیدن چرخیدن کلید در دلت از خوشحالی میلرزه که این صدای اومدن همسریه که صبح دیدیش وتو رو در آغوش میگیره وچند دقیقه بعد هم صدای خداحافظی پسرت از عموسرویسش میاد وبوسه ای بر گونه کوچولوش میزنی،همه خستگی روز ومشکلات روزافزون بارداریت یادت میره ومیگی خدایا شکر شکرشکر به خاطر زندگی شیرینم،اینه شادمانه مادرانه من.خدایا همه مادرارو با عشق خودت وعشق خانواده لبریز کن
مامان مریم mt : شادی مادرانم امروز برای دومین بار به اوج خودش رسید و چشمان خیسم گواهی دادند که مهر مادری چیزی نیست که در موردش بشه نوشت باید با تمام وجودت حس کنی.
اولین شادی مادرانه ام که هیچ وقت در این دنیا و دنیای باقی فراموش نخواهم کرد زمانی بود که کودک ۱ ساله ام که تا اون موقع حرف نزده بود وقتی بهش گفتم آب می خوری سرش به علامت تایید تکون داد و من شوق زده باورم نشد و پرسیدم یعنی فهمیدی چی گفتم و اون دوباره سرش تکون داد.
دومین بار امروز وقتی دخترم سر کلاس پیش دبستانی نشست و اولین دوست مدرسش انتخاب کرد و مستقل از مامانش به حرف معلم گوش داد و عمل کرد و مامانش به گریه انداخت هیچ وقت فراموش شدنی نیست. از خدای متعال ممنونم برای این عشق برای این شیرینی برای گرمای شعله ور قلبم
مامان قدسی : مادرها قلب خانه اند .. مادرها اگر شاد باشند قلب خانه می تپد ... مادرها اگر موهایشان را شکل دهند ، اگر صورتشان را آرایش کنند ، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند
مادرها اگر گاهی برقصند ، اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند ، اگر شوخی کنند ، بخندند ، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند
اگر روزی مادر خانه چشمهایش رنگ غم بدهد ، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد ، اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد ، تمام اهل خانه را به غم کشیده است
آری مادر بودن دشوار است ، خداوند بهشت را سزاوار مادران می داند چون ارمغان آور شادی ، گذشت و خنده اند
یادمان نرود اگر مادر هستیم بیشتر بخندیم ، بیشتر شادی کنیم ، بیشتر به خودمان ، شکل و ظاهرمان، روح و جسممان برسیم
یادمان نرود قلب خانه باید بتپد
مامان z.e.A : قبل ازرفتن دخترم چندتاغذاپیشنهادمیدم اونم یکیشوانتخاب میکنه بعدی موسیقی قشنگ مشغول طبخ غذابراش میشم یکم ب کاراهای خونه میرسم هرچندوقت هم تواتاقش ی تغییری ایجادمیکنم نصب عکس ....ی کتاب دارم خیلی دوسش دارم میخونمش وبعدچشمام ب درتادخترم بیاد.البته ایناروزای زوج روزای فرد.بعدازرفتن دخترگلیم میرم باشگاه
مامان زهره : من که پسرم امروزنرفت مدرسه ولی روزای دیگه تا ده بادخملی خواب بودیم بعدش ناهارو پسری بیاد یه ریز حرف بزنه البته خیلی وقت کم میارم به مطالعه اصلا نمیرسم و کارای اساسی بچه کوچیک وقت میگیره
وقتی روانشناسان از مادرها میپرسند که آیا به اندازه کافی با کودک خود وقت میگذرانند و یا اینکه دوست دارند وقت بیشتری را با آنها بگذرانند، بیشتر مادرها میگویند بله، زیرا در لحظهای که به این پرسش پاسخ میدهند به لحظات خوب و خوشی که با فرزندشان بازی میکنند یا برایش کتاب میخوانند فکر میکنند، اما زمانی که از آنها میخواهند در مورد فعالیتها و کارهای روزمره و اوقاتی که با فرزندشان سپری میکنند، بیشتر توضیح دهند، تازه به خاطر میآورند که اغلب سر لباس پوشیدن، غذا خوردن و زودتر به خواب رفتن بچهها با آنها مشکل دارند. در واقع، لحظات واقعی که والدین به خوبی در کنار فرزندان خود سپری میکنند و به همراه آنها شادی میکنند، بسیار مختصر است، ولی همین لحظات کم و اندک آنقدر قوی و نیرومند هستند که میتوانند با خود حس خوشبختی و شادی را به همراه بیاورند. احساس میکنید که به چیزی بزرگتر و عمیقتر از خودتان متصل شدهاید. وقتی که در حال خدمترسانی به فرزندتان هستید، زندگی خود را پر معناتر از گذشته توصیف میکنید و با وجود تمام خستگیها، حاضرید باز هم به اینکار ادامه دهید. نخستین گام برای آنکه یک مادر خوشبخت و خوشحال باشید، این است که برای کاری که انجام میدهید، ارزش قائل شوید، احساس کنید کاری که انجام میدهید مهم است. بعد از آنکه توانستید به این حس و حال دست پیدا کنید، بیشک راحتتر میتوانید راههای بیشتر لذت بردن و بیشتر شادی کردن را بیابید.
در بحثی که مادرا به این مناسبت داشتند نظراتی به این شکل ارائه شد :
مامان مریم : من که ٦صبح بلند شدم ناهار هم دارم پسرم الان خوابید منم چشمم داره گرم میشه😜
مامان فرزانه :سلام دوباره به همگی و خسته نباشد به همه مادران.دوس دارم با مبحث امروز که در نظر گرفته شده منم چند جمله ای دست به قلم برده و نظرمو بگ.م....اگر بگوییم همه ما در طول روز همیشه شاد هستیم شاید اغراق باشد اما منهم مثله تمامی مادران عزیز دغدغه هایی دارم،از خانه داری گرفته تا بچه داری و همسر داری و الان که فصل خونه تکونیم هست که دیگه کلا درگیر هستیم،اما اصولا من همیشه برای شاد بودن سعی کردم با این عقیده پیش برم که همانطور که لباس و طرز پوشش در روحیه و شاد بودن من و خیلی از مادرا نقش بسزایی دارد همیشه با لبخند روی لب داشتن وقتیکه به استقبال همسرم میرم یا پسرمو در اغوش میگیرم یک انرژی قابل وصف نشدنی بهم دست میده که تازگی ها به این نتبجه رسیدم که معجزه میکند و اینو هرگز فراموش نمیکنم که حنی در تلخترین و مشکلترین زمانها هم لبخند برامون معجزه میکند.....صبح که از خواب بیدار میشم همیشه یک ربع زودنر از اون ساعتی که ساعتمو کوک میکنم،بیدار میشم تا همون یک ربع تو رختخواب به برنامه اونروز و کارها یا تدارکاتیکه قراره انجام بدم فکر کرده و بعد با نام خدا روزمو شروع میکنم و این به من کلی انرژی میده تا روزمو با مادرانه و همسرانه خوب شروع کنم،از پختن غذای مورد علاقه همسرم گرفته تا عوض کردن دکور منزل یا یاداشتی برای همسرم در جیب لباسش مرا واقعا به وجد میاورد و مهمتر اینکه جواب یادداشتی که گذاشتم رو از شانس خوبی که دارم همسرم اونو میبینه و جوابی که منتظرش بودمو دریافت میکنم و واقعا این مسایل به ظاهر کوچک در روحیه من و خانواده تاثییر زیادی میزارن....وقتیکه جلوی ایینه می ایستم و به جلو اومدن شکمم نگاه میکنم که واای چقدر زود گذشت و یک ماه دیگه صدای کوچولومون فضای خونمونو پر از شور و شوق میکنه واقعا لذت بخش میشه برام....خیلی چیزای دیگه که دوس دارم اونارو اینجا بگم و احساس شعف کنم😊اما حرف برا گفتن زیاده والان که این مطالبو دارم مینویسم خدا میدونه با چه مشکلی گوشی تو دستمه که پسرم همش سماجت میکنه تا بهش بدم،ببخشین اگه غلط املایی اگه داشتم،برای همه تون ارزوهای شیرین و قشنگ میکنم در کنار خانواده و دلبندانتون،یادتون نره همیشه لبخند بزنین که معجزه میکنه😀❤️❤️❤️
اینم اصول شاد بودن مادرانه من:پسرمو میبوسم حتی اگه اونروز کلی اذیت شدمو ،سخت خسته از شیطنتها و ریخت و پاش هاش😘همسرمو میبوسم حتی اگه باهاش دعوا و بحثی کرده باشم و اون بدون شب بخیر گفتن خوابیده😊مادرمو غرق بوسه میکنم حتی مطمینم که با اینکارم ذره ای از محبتهاشو نمیتونم جبران کنم واین میشود برام یک تسکین و بس😘به همه دوستان و اعضای خانواده حتی اگر از من ماهها بی خبر باشن تماس گرفته و جویای حالشون میشم و با اینکار های کوچیک خیلی خیلی احساس رضایت و شعف میکنم☺️لبخند میزنم حتی اگه امروز از مهمونی و کلی کار کردن با این وضعیت جسمیم پاک خسته شده باشم تا وقتیکه یک لحظه صورت معصوم پسرمو میبینم و نگاه پر عشق همسرم بهم ارامش باور نکردنی میده...اینا همگی تو روحیه مادرانه من تاثییر گذارن تا با پسرم یک ارتباط سالم و شاد داشته باشم و یک همسری شارژ😊باشم...این نوشته های اندک دلنوشته های مختصر من بود ....امیدوارم همگی همیشه شاد و لبخند به لب باشین🙏🙏🙏
مامان راضیه : درباره شادی،
من فکر می کنم هر کسی نسخه مخصوص خودش رو برای شاد بودن و شاد شدن داره.
من خودم گاهی با آشپزی و کار خونه انرژی می گیرم.
گاهی هم فعالیت فیزیکی با پسرم مثل فوتبال!
ولی به نظرم برای همه مادرها مهمه که وقتی برای خود خودشون داشته باشن..
فارغ از کارهای خونه و محیط کار و بچه داری، از نظر من واجبه که لابه لای همه اینها مادر وقتی داشته باشه برای خودش و آنچه باعث شادی خودش می شه.
برای من این موارد مثل نفس تازه کردن می مونه:
کتاب،
ورزش،به خصوص شنا
موسیقی،
دورهمی های دوستانه بدون حضور بچه ها😋😋
خلاصه اینکه مادری یک شغل تمام وقت بدون مرخصی هست،
با این حال شرط ضروری برای داشتن خانواده ای شاد، اینه که مادر نسبت به خودش ، حس رضایت داشته باشه.
برای همه مادرها آرزو می کنم احساس شادی و رضایت از خودشون رو عمیقا تجربه کنند،
چه در نقش مادری
و چه بیرون از این نقش.
مامان رعنا : وقتی ظهراز سر کار میایی وبا شنیدن چرخیدن کلید در دلت از خوشحالی میلرزه که این صدای اومدن همسریه که صبح دیدیش وتو رو در آغوش میگیره وچند دقیقه بعد هم صدای خداحافظی پسرت از عموسرویسش میاد وبوسه ای بر گونه کوچولوش میزنی،همه خستگی روز ومشکلات روزافزون بارداریت یادت میره ومیگی خدایا شکر شکرشکر به خاطر زندگی شیرینم،اینه شادمانه مادرانه من.خدایا همه مادرارو با عشق خودت وعشق خانواده لبریز کن
مامان مریم mt : شادی مادرانم امروز برای دومین بار به اوج خودش رسید و چشمان خیسم گواهی دادند که مهر مادری چیزی نیست که در موردش بشه نوشت باید با تمام وجودت حس کنی.
اولین شادی مادرانه ام که هیچ وقت در این دنیا و دنیای باقی فراموش نخواهم کرد زمانی بود که کودک ۱ ساله ام که تا اون موقع حرف نزده بود وقتی بهش گفتم آب می خوری سرش به علامت تایید تکون داد و من شوق زده باورم نشد و پرسیدم یعنی فهمیدی چی گفتم و اون دوباره سرش تکون داد.
دومین بار امروز وقتی دخترم سر کلاس پیش دبستانی نشست و اولین دوست مدرسش انتخاب کرد و مستقل از مامانش به حرف معلم گوش داد و عمل کرد و مامانش به گریه انداخت هیچ وقت فراموش شدنی نیست. از خدای متعال ممنونم برای این عشق برای این شیرینی برای گرمای شعله ور قلبم
مامان قدسی : مادرها قلب خانه اند .. مادرها اگر شاد باشند قلب خانه می تپد ... مادرها اگر موهایشان را شکل دهند ، اگر صورتشان را آرایش کنند ، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند
مادرها اگر گاهی برقصند ، اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند ، اگر شوخی کنند ، بخندند ، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند
اگر روزی مادر خانه چشمهایش رنگ غم بدهد ، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد ، اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد ، تمام اهل خانه را به غم کشیده است
آری مادر بودن دشوار است ، خداوند بهشت را سزاوار مادران می داند چون ارمغان آور شادی ، گذشت و خنده اند
یادمان نرود اگر مادر هستیم بیشتر بخندیم ، بیشتر شادی کنیم ، بیشتر به خودمان ، شکل و ظاهرمان، روح و جسممان برسیم
یادمان نرود قلب خانه باید بتپد
مامان z.e.A : قبل ازرفتن دخترم چندتاغذاپیشنهادمیدم اونم یکیشوانتخاب میکنه بعدی موسیقی قشنگ مشغول طبخ غذابراش میشم یکم ب کاراهای خونه میرسم هرچندوقت هم تواتاقش ی تغییری ایجادمیکنم نصب عکس ....ی کتاب دارم خیلی دوسش دارم میخونمش وبعدچشمام ب درتادخترم بیاد.البته ایناروزای زوج روزای فرد.بعدازرفتن دخترگلیم میرم باشگاه
مامان زهره : من که پسرم امروزنرفت مدرسه ولی روزای دیگه تا ده بادخملی خواب بودیم بعدش ناهارو پسری بیاد یه ریز حرف بزنه البته خیلی وقت کم میارم به مطالعه اصلا نمیرسم و کارای اساسی بچه کوچیک وقت میگیره
۹۴/۰۷/۱۹