مطالبی در مورد تنبیه کودکان
تنبیه بدنی را کلا خط نزنید!
شما حق ندارید به ضرب و شتم کودکتان بپردازید؛ اما این اصل اخلاقی و انسانی نباید به خط زدن همه انواع تنبیههای بدنی ختم شود. گاهی کودک شما آنقدر رفتار مهلکی را نشان میدهد، که چارهای جز استفاده از شدیدترین شیوه تنبیه، یعنی تنبیه بدنی باقی نمیماند. مثلا اگر کوچولوی دو ساله شما میخواهد سنجاق سرش را به پریز برق وارد کند، قطعا نمیتوانید او را از تماشای برنامه مورد علاقهاش منع کنید یا از روی همان مبلی که نشستهاید، از فرزندتان بخواهید که این کار را نکند. در چنین شرایطی باید فورا وارد عمل شوید، فرزندتان را متوقف کنید و با اخم و چند ضربه آرام پشت دستش، به او بفهمانید که نباید کارش را تکرار کند.
اما برای استفاده از تنبیه بدنی، یک اصل کلی وجود دارد: «شما نباید اجازه دهید که تنبیه بدنی به عنوان روشی برای ابراز خشم و هیجانهای منفیتان مورد استفاده قرار گیرد، بلکه باید آن را به عنوان واکنشی آگاهانه و هدفمند که کاملا در کنترل شماست به خدمت بگیرید. » گذشته از این، نباید بگذارید که این شیوه تربیتی، آسیبی هرچند کوچک به جسم فرزندتان بزند و تا آنجا که ممکن است، باید به جای آن از روشهایی مثل محرومسازی کودک از چیزهایی که برایش مهم هستند، حبس در اتاق، محدود کردن و قطع برخی امتیازها و… استفاده کنید. هیچوقت کودکتان را تهدید به تنبیه بدنی نکنید. تصور نکنید وقتی به محض اینکه اشتباهی از او سر میزند، دستتان را بالا میبرید اما آن را روی بدنش پایین نمیآورید یا اینکه وقتی تنها به گفتن عبارت «میزنمت» اکتفا میکنید، مادر بخشندهای هستید. شما چطور کودکآزاری را معنا میکنید؟ از نظر شما تنها آسیب جسمی زدن به کودکان یعنی آزار آنها؟ نه! تهدیدهای پیاپی را میتوان به عنوان نشانه بارزی از کودکآزاری معرفی کرد. مراقب باشید شما با اشتباههایتان در گروه والدین کودکآزار قرار نگیرید.
هیچوقت برای تربیت فرزند دیگران وارد عمل نشوید. این شما نیستید که باید با تنبیه بدنی کودکی که فرزند شما را کتک زده، حق او را کف دستش بگذارید. در بهترین شرایط، این فرزند شماست که باید رابطهاش با کودکان دیگر را به اعتدال برساند اما اگر موفق نشد، شما نباید بهطور مستقیم با آن کودک طرف شوید و مقابله به مثل کنید. این والدین او هستند که باید همزمان با شما موضوع را بررسی کنند و تنبیه مناسبی برای کودک خطاکارشان درنظربگیرند.
***********************************
کودکتان را تنبیه روانی نکنید
آنچه کودکان را بیش از تنبیه بدنی آزار میدهد، تنبیه روانی است. به کار بردن کلماتی که به سرعت از دهان خارج میشود، چنان اثر مخربی در شخصیت کودک به جا میگذارد که آثار آن به صورت صدمات عاطفی و عدم اعتماد به نفس در کودک بروز میکنند.
روانشناسان معتقدند : جملات گزنده به عزت نفس کودک آسیب میرساند و موجب تخریب رشد شخصیتی او میشود. به کار بردن الفاظ منفی همچون : «بد، شلوغ، کثیف، لوس، خراب کار، بی ادب»، نه تنها اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهد، بلکه او را به سمتی که او را با آن نام یا لقب خواندهایم میکشاند.
یکی از نیازهای اساسی انسان، مورد توجه قرار گرفتن است. کودکان نیز نیاز به توجه دارند و تمایل دارند این نیاز از سوی والدین برطرف شود، اما گهگاه دیده میشود که برخی از والدین، با روشهای مختلف، نه تنها این نیاز را در جهت مثبت برطرف نمیکنند، بلکه با روشهای غلط و توجه به موارد منفی موجب بروز رفتارهای منفی در کودک شده، او را به سوی ایجاد عدم اعتماد به نفس، بروز رفتارهای منفی سوق میدهند. از جمله این رفتارها و روشهای غلط میتوان به روشها و تنبیههای روانی اشاره کرد.
تنبیههای روانی مثل :
مقایسه کودک با فرزندان خانواده یا دیگران، سپر بلا قرار دادن کودک بابت مشکلات رفتاری والدین، (تو من را عصبانی میکنی، تو من را مریض کردی) عدم پذیرش (کاش هیچ وقت به دنیا نمیآمدی)، منفیگرا یا پیشداوری منفی (تو هیچ وقت به هیچ کجا نمی رسی؟).
با این تنبیههای روانی، توانایی ها و نقاط مثبت کودک به فراموشی سپرده میشود و کم کم نقاط منفی جایگزین شده، به صورت پر رنگ تر خود را نشان میدهد.
بنابراین ضروری است جهت ارتباط صحیح با آنان ارتباط عاطفی برقرار کنیم و با توقعی در حد توان و سن آنان، تنبیه روانی برای آنان ایجاد نکنیم وآنها را به این وسیله نیازاریم.
کودکان کاملاً متکی به واکنش والدین هستند که بفهمند آیا خوبند یا بد؟ باهوش هستند یا کم هوش؟، دوست داشتنی هستند یا غیر قابل تحمل؟ کودک به واکنش ها پاسخ میدهد و سعی میکند مطابق آنچه دیده، رفتار کند. الفاظ والدین کودک را به سمت آنچه از زبان آنها بیان شده میکشاند، به این ترتیب آنها در بسیاری از موارد اعتماد به نفس خود را از دست داده، شخصیت شان تخریب میشود.
والدین باید بدانند که کودکان نیازمند توجه و عشق بدون قید و شرط هستند.
والدین با توجه به موقعیت، ابزار محبت کلامی و غیرکلامی، نوازش کودک، در آغوش کشیدن او، تلقینهای مثبت، توجه به موارد مثبت رفتاری و شخصیتی و دوری از انتقادهای منفی و عیب جویی، باید آنان را در شکل گیری یک شخصیت سالم یاری دهند.
***********************************************
با مطالعه در سیره معصومان علیهم السلام و زندگی آنها موردی یافت نمی شود که آن بزرگواران یکی از فرزندان خود یا دیگران را تنبیه بدنی کرده باشند ابن سعد از ام سلمه نقل می کند : پیامبر خدمتکار خود را برای کاری فرستاد ، خدمتکار دیر کرد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : اگر از قصاص ( در روز قیامت ) نمی ترسیدم تو را با این چوب مسواک تنبیه می کردم .در واقع این گونه سخن گفتن نوعی اعتراض و آگاه کردن او به خطایش است .
*********************************************
تنبیه باید از مرحله ضعیف آغاز شود و اگر مؤثر نیفتاد، می توان از مرحله بعد استفاده کرد؛ برای مثال، جایی که با تنبیه غیر بدنی مشکل حل می شود، استفاده از تنبیه بدنی، هم خطرناک و هم لغو است و یا اگر با یک نگاه خشم آلود، کودک آگاه می شود،نباید از کنایه و پرخاش استفاده کرد.
***********************************************
تنبیه،عامل رشد نیست و به کودک رفتار درست را نمی آموزد، بلکه فقط بازدارنده از خلاف است و از روی ناچاری و به عنوان آخرین عامل تربیتی، از آن استفاده می شود؛ برای همین تا حد امکان باید بکوشیم ازتنبیه استفاده نکنیم علاوه بر آثار مخرب آن، از اثرش نیز می کاهد. هراقدامی اگر هم مؤثر باشد،با استفاده بیش از حد، اثرش را از دست می دهد. مادر برای هر کار اشتباه وحید، او رابه داخل اتاقش می فرستاد. بعد ازمدتی متوجه شدکه وحید به راحتی کار بدش راانجام می دهد و قبل از آنکه حتی به او بگویند،به اتاقش می رود.
*******************************************
تنبیه، هنگامی مؤثر است که بروز رفتار نامناسب راکاهش دهد؛ برای مثال،مادر علی، اورابه خاطر کتک زدن خواهرش به اتاقش فرستاد. اودر آنجا با اسباب بازی هایش مشغول بازی شد. وقتی مادر گفت که می توانی ازاتاق خارج شوی درحال تماشای کارتون مورد علاقه اش بود. او حتی فراموش کرده بود که تنبیه شده است. به علاوه، وقتی از اتاق خارج شد،دوباره خواهرش راکتک زد تا باز به اتاقش فرستاده شود.
***********************************************
تنبیه فقط در صورتی کارساز است که به منظور آگاه کردن کودک و خاموش سازی رفتار نامناسب او انجام شود؛نه با هدف خالی کردن عقده قلبی،زیرا در این صورت کودک، خود را قربانی خشم والدین می داند و تنبیه،اثر تربیتی خود را از دست خواهد داد.پس تنبیه باید زمانی انجام شود که خشم والدین فروکش کرده است. امام علی علیه السلام نیز در این باره می فرماید:«هرگز در هنگام غضب،ادب حاصل نمی شود.»
***********************************************
انس بن مالک می گوید:ده سال به رسول خدا(ص) خدمت کردم، در حالی که هشت ساله بودم و در سفر و غیر آن با ایشان بودم. اگر پیامبر،مرا به کاری امر می کرد و من سستی و کوتاهی می کردم، مرا سرزنش نمی کرد و اگرکس دیگری ازخانواده، مرا سرزنش می کرد، او را منع می کرد و می فرمود: رهایش کنید که اگر میتوانست انجام می داد.در روایتی از ایشان آمده است که:« از تکرار سرزنش بپرهیز که موجب حرص برگناه و بی تاثیر شدن سرزنش می شود.»
*******************************************
در تربیت بچه های بالای سه سال فقط چهار تکنیک هست که روانشناسی قبول داره و خارج از اون ما هر تنبیهی در نظر بگیریم احتمالا از مصادیق کودک آزاری هست.
این روش ها به ترتیب اعمال عبارتند از :
*نادیده گرفتن: وقتی کودک در حال انجام خطایی است ، در مرحله اول باید نادیده بگیریم.خود این نادیده گرفتن، باعث می شه اون کار از سر بچه بیفته،
البته اگه امکان نادیده گرفتن وجود داشته باشه.
*محروم سازی: اگر بعد از توضیح مطلب کودک عمل ناشایست رو دوباره انجام داد ، برحسب موقعیت او رو از چیزی که دوست داره محروم می کنیم،
مثلا اجازه نمی دیم برای یک روز تلویزیون تماشا کنه،
یا اگه به موقع تکلیف رو انجام نداد از پارک محروم می شه
* وقفه: وقتی کودک یک بحران به راه انداخته، ممکنه لازم باشه او رو دز وسط بحران بیرون بکشیم؛ مثلا کودکی که در مهمونی روی مبل ها می پره و تذکر اثری نداره، مجبور می کنیم روی یک صندلی بنشینه تا یکم از جوی که توش بود فاصله بگیره!
به عبارتی می گن به ازای هر سال سن کودک باید یک دقیقه وقفه ایجاد بشه مثلا برای یک پنج ساله، پنج دقیقه وقفه لازمه.
*اخراج: اگر سه شیوه بالا جواب نداد، کودک رو از محیط اخراج می کنیم، مثلا اگه حتی بعد از وقفه بازهم به پریدن روی مبل ها ادامه داد، او رو مجبور می کنیم در یک اتاق دیگه ای چند دقیقه ای تامل کنه،
البته اتاق نباید اتاق خودش باشه، در ضمن باید امن باشه، کودک اونجا وحشت زده نشه ...